ای معجزات موسی بنموده از گریبان


هم چشم تست فرعون ، هم زلف تست ثعبان

ای پیش روی خوبت حسن هزار یوسف


داری هزار یعقوب اندر هزار کنعان

ای خاسته بخوبی ، صد فتنه خاست از تو


ای خاسته بخوبی ، بنشین و فتنه بنشان

با چاه آن ز نخدان بر آن لبان زمزم


گویی که : عاشقان را با کعبه گشت یکسان

چون اصل زندگانی نوش لب تو دیدم


نام لبت نهادم سلطان آب حیوان

چون در عراق یک دل نگذاشتی مسلم


خورشید نیکوانی ، سر برزن از خراسان